کارتوگرام و انواع آن
تهیهکننده و نویسنده: سید اسد موسوی
کارتوگرامها ابزار بصری مفیدی برای نمایش دادههای آماری در مورد مجموعهای از مناطق مانند کشورها، ایالات و یا شهرستانها میباشند. اندازه یک منطقه در کارتوگرام مرتبط با یک متغیر خاص جغرافیایی است. رایجترین متغیر جمعیت است: در یک کارتوگرام جمعیتی، اندازههای مناطق متناسب با جمعیت آنها میباشد. در واقع، کارتوگرام عملا قادر به نمایش بیش از یک متغیر جغرافیایی در یک زمان است: کارتوگرام میتواند متغیر جغرافیایی دوم را به وسیله سایه-روشن رنگ مشخص نماید.
در کارتوگرام اندازه مناطق اندازههای واقعی نیستند و از این رو مناطق به طور کلی نمیتوانند ویژگیهای شکل و همسایگی خود را همزمان حفظ کنند. یک کارتوگرام خوب، در هر حال، به هر طریق ممکن قابلیت شناسایی را حفظ میکند.
به طور کلی، چهار نوع از کارتوگرامها وجود دارد. نوع استاندارد (کارتوگرام مساحت پیوسته نیز نامیده میشود) شامل نواحی تغییر شکل داده شده است، بنابراین اندازه های دلخواه را میتوان به دست آورد و مجاورت را حفظ کرد.
جمعیت اروپا (کد کشور ها مطابق استاندارد IS0 3166 میباشد).
نوع دوم از کارتوگرام، کارتوگرام مساحت گسسته است. مناطق دارای شکل صحیح میباشند، اما کوچک شدهاند. گاهی به منظور قابل شناسایی بودنِ نقشه، مناطق کوچک شده در بالای مناطق اصلی نشان داده میشوند. نوع سوم از کارتوگرام مبتنی بر دایره است و بوسیله Dorling معرفی شده است. نوع چهارم از کارتوگرام، کارتوگرام مستطیلی است که توسط Raisz در سال 1934 معرفی شده است؛ هر منطقه توسط یک مستطیل مشخص میشود؛ این نوع دارای این مزیت بزرگ است که اندازه (مساحت) هر منطقه بسیار بهتر از دو نوع اولی میتواند برآورد شود. با این حال، شکل مستطیلی کمتر قابل تشخیص است در نتیجه ایجاد خروجی مطلوب دارای محدودیت است. کارتوگرام های ترکیبی از اولین و چهارمین نوع نیز وجود دارد. درکارتوگرام هیبریدی از چندضلعیهای مستقیمالخط با تعداد راسهای اندک به جای مستطیل استفاده میشود.
معیارهای کیفیت. مطلوبیت یک کارتوگرام مستطیلی بوسیله چند عامل تعیین میشود. یکی از اینها عبارت است از خطای کارتوگرافیکی، که برای هر منطقه به صورت تعریف شده است. که در آن
مساحت منطقه در کارتوگرام و
مساحت تعیین شده منطقه با توجه به متغیر جغرافیایی مورد نظر میباشند. لیست زیر خلاصهای از تمام معیارهای کیفی است:
- متوسط و حداکثر خطای کارتوگرافی.
- مجاورت صحیح مستطیل ها (به عنوان مثال، مستطیل برای آلمان و فرانسه باید در مجاورت و مستطیل های آلمان و اسپانیا نباید مجاور هم قرار گیرند).
- حداکثر نسبت منظر
- موقعیتهای نسبی مناسب (به عنوان مثال، مستطیل هلند باید در غرب آلمان قرار گیرد).
برای کارتوگرام کاملا مستطیل شکل ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که همه معیارها به طور همزمان ارضاء شوند. شکل زیر مثالی را نشان میدهد که در آن مجاورت صحیح باید قربانی رسیدن به خطای کوچکتر کارتوگرافی شود. در مثالهای بزرگتر، مقید کردن نسبت منظر مستطیلها موجب ایجاد خطای کارتوگرافی بزرگتر میشوند.
اعداد داخل مستطیل نشاندهنده مساحتهای مورد نظر است